سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زیور دانش، احسان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

استفاده از سرمایه های مشترک فرهنگی، تاریخی، معنوی دو کشور همسایه ایران  و آذربایجان بگونه ای مثبت و بعنوان یک فرصت متقابل،  ضرورتی اجتناب ناپذیر و در جهت تحکیم علقه های دو ملت امری کارشناسانه است . بعنوان مثال در سطوح عالی مدیریتی کشور همسایه و دوستمان جمهوری آذربایجان، که  شخصیتهائی هستند که ایرانی الاصل بوده و از سادات می باشند.

همینطور شخصیتهای دیگری در سطوح پایین تر که تاکنون از نگاه همگان مغفول مانده اند. علیرغم اشترکات دیرینه تاریخی، فرهنگی و دینی فراوانی که میان ملتهای دو کشور وجود دارد  متاسفانه در طول قریب به دو دهه که از زمان استقلال جمهوری آذربایجان می گذرد مناسبات دو کشور بویژه در عرصه فرهنگی دو کشور از سطح قابل قبولی برخوردار نیست و صرفا به روابط فرهنگی از منظر دولتها نگریسته می شود و دستگاهها و عناصر دولتی متولی همکاریهای فرهنگی فیمابین هستند که حتی در همین سطح نیز،  مناسبات دو کشور ملتهای دو کشور را اقناع نمی کند به بیانی واضح تر علیرغم ارتباطات و تماسهای اتباع دو کشور بصورت روزانه، همکاری های فرهنگی به دلایل محدود و محصور بودن در چارچوب نهادهای دولتی، و محدودیت ایجاد کردن از سوی دولتها و عدم ایجاد فضای مناسب در سطوح مردمی، بسیار ناچیز است. این در شرایطی است که فرهنگها از دولتها بزرگترند و این امور باید به مردم واگذار شود تا پشتوانه محکمی برای دولتهای دوکشور باشند. از این منظر، دیپلماسی عمومی بویژه در مناسبات تهران - باکو اهمیت مضاعفی می یابد . دیپلماسی عمومی به دست دولتها، دولتمردان و نهادهای دولتی قابل انجام نیست چرا که شکل و محتوای آن متفاوت است. دولتها باید عرصه را فراختر سازند و حمایت نمایند نه دخالت،  تا مردم خود بتوانند با ایجاد گروههای فرهنگی و نهادهای غیر حکومتی،  در زمینه های مختلف به همکاری فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی گسترده بپردازند تا بیش از پیش آگاهی یابند،  و پشتیبان مناسبات دو کشور شوند.  باید بصورت قاطع اذعان نمود که نزدیکترین ملت به ملت ایران از هر حیث مردم جمهوری آذربایجان و به مردم جمهوری آذربایجان ملت ایران است. و اگر بگوئیم این دو یک ملت در قالب دو دولت هستند، اغراق نگفته ایم.

در طول قریب به دو دهه ، با فراز و نشیب های گوناگون در مناسبات فیمابین مواجه بوده ایم متاسفانه باید گفت، به دلیل درهم تنیدگی مسائل مختلف فرهنگی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی و ..... علیرغم اینهمه سرمایه تاریخی و فرهنگی، مناسبات دو کشور و دو ملت در حداقل سطح خود قرار دارد. نکته مهمتر آنکه به دلیل ناکار آمدی برنامه های فرهنگی  دو کشور و وجود برخی حساسیتهای غیر اصولی از سوی طرفین  و تاثیر عناصر ثالث، از اشتراکات ملتهای دو کشور همسایه در جهت تضعیف مناسبات دو کشور و ایجاد بدبینی در ملتهای دو کشور نسبت به دولتهای یکدیگر بهره برداری شده است. بگونه ای که مناسبات فرهنگی هر دو کشور با سایر کشورها حتی کشورهای غیر مسلمان و غیر همسایه در سطح بسیار وسیعتر و پر محتواتری نسبت به روابط تهران – باکو قرار دارد.

آیا زمان آسیب شناسی مناسبات فیمابین و ارائه رهیافتهای مناسب، در جهت تقویت و تحکیم روابط دو کشور فرا نرسیده است؟ بسیار بدیهی است که نه تنها زمان آن فرا رسیده بلکه زمان آن سپری شده و فرصتهای طلایی بسیاری از کف رفته است. اما علیرغم عدم امکان جبران گذشته، می توان از آسیب های آتی جلوگیری و از فرصتهای باقیمانده استفاده حداکثری نمود. اما برای نیل به این مقصود ضروری است که با حضور کارشناسان مستقل، آگاه و با تجربه نسبت به تنظیم یک استراتژی در جهت تقویت دیپلماسی عمومی اقدام شود. نکته مهم  این است که اگر دولت از نظر کارشناسان بهره نمی برد حداقل در سطوح مردمی این امکان را فراهم آورد که با انگیزه ملی در این راستا تلاش شود.

برای تقویت دیپلماسی عمومی و استفاده از همه امکانات معنوی و ماد ی موجود در عرصه فرهنگی، ضروری است این عرصه فراختر شود و بدون حساسیت و با ایجاد انگیزه، فرصت برای علاقمندان به تقویت همکاری های فرهنگی ایجاد و از اقدامات آنها حمایت گردد.

در این راستا دولتهای دو کشور باید نسبت به عواملی که سبب محدودیت مراودات فرهنگی مردم دو کشور می شود حساس بوده و در خصوص رفع آنها اقدام نمایند. در اولویت این اقدام، عدم دخالت مسائل سیاسی در مناسبات فرهنگی یک ضرورت است. ضمن اینکه دولتهای دو کشور باید در فضای احترام و اعتماد متقابل و بدور از دخالتهای عناصر ثالث و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر نسبت به تحکیم مناسبات فیمابین چارچوبهای همکاریهای خود را در عرصه های مختلف تبیین نمایند.

چنین تحرکی بویژه در دوره جهانی شدن و جهانی سازی که نفوذ فرهنگی غرب در سرلوحه برنامه های قدرتهای برتر قرار دارد ضرورتی اجتناب ناپذیر است هر چند که از جهات مثبت فرهنگ غرب باید استفاده مطلوب صورت گیرد.

بدیهی است در این مقاله طرح همه موضوعات و مشکلات موجود در عرصه روابط دو کشور امکان پذیر نیست و هر یک از موضوعات نیازمند نگارش مقاله های جداگانه می باشد. اما از نقطه نظر همکاری های فرهنگی در سطح مردمی آن در راستای تقویت دیپلماسی عمومی می توان توسط شخصیت های فرهیخته، شناخته شده، مستقل که اهداف مادی و زودگذر نداشته و به تامین منافع مشترک ملتهای دو کشور علاقمندند به اقداماتی از قبیل: تشکیل انجمن های دوستی تخصصی  شامل نویسندگان، روزنامه نگاران، هنرمندان، دانشگاهیان و ..... همت گمارند تا براساس یک برنامه مدون در جهت افزایش شناخت هر چه بیشتر از تاریخ، فرهنگ، عناصر فرهنگی دو کشور و ....  از طریق اقدامات مشترک از قبیل تبادل هیئت های تخصصی، برگزاری سمینارها و کنفرانس ها، انتشار کتب و مقالات و .... گامهای موثر و مداومی بردارند.

در یک نگاه اجمالی آسیب شناسانه، به مناسبات تهران – باکو در طول قریب به دو دهه اخیر، شاهد فراز و نشیب های فراوانی در این روابط بوده ایم و اکنون نیز هستیم . آنچه که باعث عدم استفاده از همه ظرفیتهای تاریخی و فرهنگی مردم دو کشور گردیده ، عمدتا ایجاد حساسیتهای نابجا از سوی برخی عناصر ناآگاه یا مغرض، بوده است. برخی در آذربایجان، شعار استقلال باصطلاح آذربایجان جنوبی، یا آذربایجان واحد سر می دهند. و عده ای در ایران، شعار ایران شمالی را، کسانی در آذربایجان سخن ازحمایت ایران از ارمنستان می گویند. و افرادی در ایران نسبت به مناسبات باکو، با واشنگتن و بیت المقدس حساسیت بیش از حد نشان می دهند و عناصری دیگر باکو را نسبت به تاثیر انقلاب اسلامی بر مردم جمهوری آذربایجان حساس می نمایند. بدیهی است طرح موارد و مسائلی از این قبیل سبب افزایش نگاه امنیتی و از دست رفتن فرصتها برای مردمان هر دو کشور می گردد.

وقت آن رسیده است که بصورت آشکار و شفاف بگوئیم و بدانیم که هر دو کشور، کشورهای مستقلی هستند و از اعضای سازمان ملل متحد بوده و در بسیاری از نهادهای بین المللی و منطقه ای با یکدیگر همکاری می نمایند. همانگونه که پیشتر نیز مذکور افتاد باید دولتهای دو کشور، براساس احترام و اعتماد متقابل و بدون دخالت در امور داخلی یکدیگر از همه بنیانهای تاریخی و فرهنگی مشترک و ظرفیتهای موجود در عرصه های مختلف به نفع دو ملت بکوشند. و در راستای منافع مشترک و جهت حمایت از یکدیگر گام های جدی تری بردارند و با تقویت اعتماد متقابل میان دو دولت و دو ملت از ظرفیتهای ملتهای دو کشور نیز بویژه در عرصه فرهنگی و اقتصادی بهره برند. و به مردم دو کشور فرصت دهند تا سیمائی از یک دیپلماسی عمومی را یه منصه ظهور رسانند.

در همین راستا همانگونه که قبلا به آن اشاره گردید،  باید طبقات و لایه های مختلف مردمی، نسبت به ایجاد انجمن های فرهنگی تخصصی، بعنوان گام نخست مبادرت نمایند. و با افزایش شناخت متقابل از همه ظرفیتها های موجود استفاده نمایند.

در این نوشتار قصد دارم  بعنوان یک شروع مبارک، شخصیتی از جمهوری آذربایجان را به خوانندگان محترم و علاقمندان به مناسبات دو ملت معرفی و پیشنهاد نمایم که معطوف به هدف نیز خواهد بود اگر مسئولین ذیربط در کشورمان همت گمارند و بعنوان اولین گام مدرسه ای را در محل تولد این شخصیت بنام وی نامگذاری نمایند . پرواضح است که در صورت اتخاذ چنین تصمیمی، می توان برنامه ریزی نمود و با حضور شخصیتهای فرهنگی و ذی نفوذ مراسمی را تدارک دید،  و طی آن این نامگذاری را در تاریخ روابط دو کشور ثبت نمود.

استمرار چنین اقداماتی از سوی مردم کشور، در خصوص معرفی شخصیت های فرهنگی و تشکیل و فعالیت انجمن های دوستی مختلف و برگزاری سمینارهای فرهنگی، تاریخی، اقتصادی،  در پایتخت های دو کشور و سایر شهرهای آن و رفع موانع و محدودیتهای موجود و فراهم نمودن امکانات نرم افزاری و سخت افزاری در جهت تقویت و تحکیم مناسبات مردمی، مزید بر آنکه مناسبات فیمابین را به سطح قابل قبولی می رساند. می تواند بعنوان یک الگوی منطقه ای برای سایر کشورهای همسایه با در روابط ایران و همینطور در مناسبات با یکدیگر مطرح گردد و از این رهگذر در جهت تقویت صلح و امنیت منطقه ای و بین المللی موثر افتد و هزینه های سیاست خارجی کشورها را کاهش و سود آنها را افزون کند.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط 88/6/9:: 2:47 عصر     |     () نظر

<      1   2   3   4      >